به گزارش مشرق، «حسن حنیف» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
پس از گذشت یک هفته از ناآرامیهای شهرهای مختلف ایران و تغییر وضعیت «اعتراض به گرانی» به «عملیات براندازی» دیگر وقت آن رسیده است بدون تعارف به نقش اپوزیسیون خارجنشین و سرویسهای اطلاعاتی کشورهای مختلف در مدیریت این مساله اشاره داشت؛ موضوعی که آنقدر آرام و نرم در حال مدیریت بود که حتی برخی معترضان به تورم و گرانی بعد از تبدیل وضعیت این اعتراضها به عملیات براندازی در روز اول متوجه این تغییر نشدند و این در حالی بود که در برخی موارد برخی معترضان در تور هدایت ضدانقلاب گرفتار شدند و بعد از ۳-۲ روز تازه شرایط و اتفاقات برایشان قابل تحلیل شد.
برای روشن شدن ابعاد این عملیات گسترده که نامی جز براندازی در قواره آن نمیگنجد، باید به نقش سازمانهای عامل و پشتیبانان آنها اشاره داشت. در این بین «سازمان منافقین» که با نام «مجاهدین خلق» با کارنامه «۱۴ هزار ترور» برای هر ایرانی نامی آشنا به شمار میآید، به عنوان یکی از اصلیترین مراکز کنترل عملیات و طراح در صحنه این اغتشاشات مطرح است.
دشمنی منافقین با نظام اسلامی و ملت ایران برخلاف نظر برخی کارشناسان به ۳۰ خرداد ۶۰ و اعلام قیام مسلحانه علیه ملت و انقلاب ایران بازنمیگردد که توضیح در این باره در این مجال نمیگنجد اما باید برای نسلهای بعد از جنگ که کارنامه درستی از این سازمان در ذهن خود ندارد توضیح داد دشمنی که امروز با هدف براندازی مشغول طراحی و اجرای سناریوی آشوب در شهرهای مختلف کشور ایران است، از سابقه ۵۰ ساله در کار تشکیلاتی و تجربه بالای اقدامات تروریستی برخوردار است. سازمانی که بعد از خروج از ایران و استقرار در کشور دشمن بعثی، بالا بردن شبکه تشکیلاتی در ایران را در صدر دستورات اجرایی و ابلاغی خود قرار داد.
این در حالی است که ناآرامیهای اخیر که در نهایت به عملیات براندازی در شهرهای مختلف ایران انجامید در ظاهر از ۳ مرکز و اپوزیسیون هدایت شد که «شبکه تلگرامی آمدنیوز»، «ریاستارت» و «منافقین» این مسؤولیت را برعهده داشتند اما این اقدام روی دیگری نیز دارد که کمتر به آن اشاره شد.
نقش محوری منافقین با در اختیار داشتن اتاق کنترل اپوزیسیون در خارج از ایران که از سال ۶۴ با توجه به ایجاد ۱۷ سازمان سیاسی و ۱۴ ارگان نظامی شکل جدیدی برای خرابکاری و جنایت به خود گرفت، نباید مغفول بماند.
منافقین با ایجاد «شورای ملی مقاومت» به عنوان «جبهه سیاسی بیرونی» که زیرمجموعه و در واقع تحت مسؤولیت سازمانهای سیاسی مذکور فعالیت میکند و «ارتش آزادیبخش» به عنوان «جبهه نظامی بیرونی» سازمان همواره مورد توجه سرویسهای مختلف در جهان بوده است.
از سوی دیگر سازمان منافقین با ایجاد چنین بستری سایر سازمانها و تشکلهای اپوزیسیون در خارج را زیر چتری واحد برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران تحت مسؤولیت خود جمع کرد تا مدیریت جنگ اطلاعاتی، نظامی و سایبری را خود بر عهده داشته باشد. این مطلب از آن جهت حائز اهمیت است که برخی کارشناسان با عدم توجه به راس این ساختار و فقط با اشاره به چند شعار، خبر از حضور برخی عناصر ضدانقلاب به عنوان سلطنتطلب و... در داخل کشور دادند که باید متذکر شد نگارنده حضور برخی عناصر را منکر نمیشود اما اینکه این عناصر خاستگاهی در ایران داشته یا آنها را مدیریت کرده باشند رد کرده و معتقد است اگر هر یک از عناصر منتسب به اپوزیسیون در داخل هرگونه تحرک و اقدامی را اجرایی کند، بدون شک از مرکز اپوزیسیون و منافقین هدایت شده است.
درباره چگونگی ورود و هدایت منافقین به ناآرامیها نیز باید به جلسات متعدد بخش اطلاعات سازمان منافقین با سرویس اطلاعاتی سعودی و سرویسهای همکار و همسو از جمله ایالات متحده و رژیم صهیونیستی اشاره کرد که طی یکسال گذشته اتفاقا پررنگتر هم بوده و حتی ابایی از علنی شدن آن در مراسمات رسمی منافقین وجود نداشته است.
خوب است به جهت عمیقتر شدن این تحلیل به این نکته نیز اشاره کنیم که بخش بالایی از جنگ مجازی در هفته اخیر بر اساس دادههای فضای مجازی از عربستان ترند شده است و مابقی نیز از فرانسه، آلمان و کاناداست که این کشورها نیز جزو پایگاههای سازمان منافقین به حساب میآیند و این سازمان با این کشورها ارتباط خوبی دارد.
سناریوی اول: عملیات پیرامون به مرکز
سازمان منافقین با در اختیار داشتن ۲ بازوی سیاسی و نظامی و بعد از جلسات متعدد با این سرویسهای جاسوسی، عملیات براندازی به شکل معکوس را در دستور کار قرار داده است.
این بار برخلاف همه پروتکلهای امنیتی نهتنها اغتشاش از پایتخت آغاز نمیشود، بلکه با ایجاد ناآرامی و آشوب در شهرهای مختلف سناریوی دیگری را اجرایی میکنند. این اقدام با هدف تحلیل قوای امنیتی و حتی با افزایش شدت درگیری در شهرهای مختلف، خروج عناصر عملیاتی و امنیتی از پایتخت را دنبال میکند. سازمان نفاق و سرویسهای هادی بعد از سال ۸۸ به این جمعبندی رسیدند که از تهران به دلیل حضور نیروهای انتظامی و امنیتی هیچ اقدام براندازی نمیتواند اجرایی شود و برای موفقیت در این عملیات، بر خلاف این دستورالعمل باید اول شهرهای کوچک و تابع را دچار آشوب کرد تا در چنین وضعیتی بتوان ضریب امنیت پایتخت را کاهش داد و در نهایت به نتیجه مطلوب رسید. بر همین اساس میتوان نمودار آشوب در شهرهای مختلف جز تهران را مشاهده کرد که با مدیریت عناصر میدانی ضدانقلاب روندی رو به رشد داشتند.
سناریوی دوم: ایجاد شورای هماهنگی انقلاب و عملیات پلکانی
با وجود توضیح در خصوص اینکه آشوبهای اخیر در ایران از ۳ مرکز مختلف طراحی و هدایت شد و با وجود سازمان نفاق به عنوان بستر مادر برای اپوزیسیون اما از روز سوم ناآرامیها یک تغییر ظاهری در اکثر پیامها در فضای مجازی وجود داشت و اغلب پیامها و ابلاغها و... با نام شورای هماهنگی انقلاب انجام شد.
«شورای هماهنگی انقلاب» مرکز مدیریت و عملیات روانی اغتشاشات در فضای مجازی بود که اپوزیسیون خارجنشین از سلطنتطلب تا منافق در سایر کانالهای فرعی منتسب به خود از آن بهره میبرد. بهرهبرداری از این نام خروجی چند جلسه در ایام قبل از ناآرامیها و روزهای ابتدایی اعتراضهاست.
بعد از جلسه سران سازمان با سرویسهای اطلاعاتی مختلف و با توجه به تجربه بالای کار تشکیلاتی از سوی منافقین، مرکز عملیات به این جمعبندی رسید که باید بعد از ایجاد آشوب چند مساله در دستور کار قرار گیرد.
اولین دستور حرکت پلکانی عناصر تشکیلاتی منافقین، آمدنیوز و ریاستارت در داخل ایران است. به عبارتی بعد از فتنه سال ۸۸ این تشکلها از لحاظ عملیاتی به یک وضعیت مطلوب رسیدهاند و میدانند به دلیل بالا بودن توان امنیتی دستگاههای مسؤول در ایران براحتی بعد از هرگونه تحرک شناسایی و دستگیر میشوند. به همین دلیل و برای جلوگیری از دستگیری همه عوامل حرکت پلکانی در دستور قرار گرفت. در چنین حالتی اگر هر یک از عناصر نفاق دستگیر شوند عناصر ریاستارت وارد صحنه میشوند و در نهایت اگر آنها نیز جمعآوری شوند عناصر دیگری مسؤولیت صحنهگردانی را بر عهده میگیرند که این اقدام با ۴ هدف از سوی منافقین ابلاغ شده است.
الف- افزایش زمان ناامنی در شهرهای مختلف
ب- ترسزدایی سایر گروههای درگیر نسبت به اقدام امنیتی متقابل نظام
ج- ایجاد فرصت لازم برای همراهسازی قشر خاکستری جامعه
د- ایجاد نارضایتی در میان اقشار ناهمسو
منافقین با اجرای این برنامه به دنبال ایجاد ائتلاف با گروههای تروریستی تحت مسؤولیت سعودی هستند و سرویس عربستان سرپل اتصال منافقین با مسلحین است تا در نهایت بتوانند اقدامات مسلحانه در ایران را آغاز کرده و افزایش دهند.
آنچه به عنوان تحلیل در بالا آمد این نتیجه را میرساند که اگرچه حضور مردمی باعث سرکوب فتنه اخیر شده است اما باید دقت بیشتری نسبت به عملیاتها و طراحیهای خرابکارانه این سازمان که نقش مزدوری را برای سرویسهای امنیتی دشمنان بازی میکند، در آینده داشت.